ماهی تو
ماهي هميشه تشنه ام
در زلال لطف بيکران تو
مي برد مرا به هر کجا که ميل اوست
موج ديدگان مهربان تو
زير بال مرغکان خنده ها ت
اي زلال پاک
جرعه جرعه جرعه مي کشم ترا به کام خويش
تا که پر شود تمام جان من ز جان تو
اي هميشه خوب
اي هميشه آشنا
هر طرف که مي کنم نگاه
تا همه کرانه هاي دور
عطر و خنده و ترانه مي کند شنا
اي زلال تابناک
يک نفس اگر مرا به حال خود رها کني
ماهي تو جان سپرده روي خاک